لیمیتر اکثرا کافیه! | پروسه های (داینامیک) غیر ضروری در میکس

لیمیتر اکثرا کافیه! | پروسه های (داینامیک) غیر ضروری در میکس

در این وبسایت مطالب عجیبی به عرض رسیده که اکثرا خلاف آن در وبلاگ های فارسی زبان مشاهده شده است. یکی از آنها هم همین مقاله خواهد بود! لیمیتر اکثرا کافیست و نیازی به پروسه های داینامیکی غیر ضروری در میکس نیست! شاید بگویید پس رنگ و کنترل چه؟ اکثر رنگ و کنترل در پروسه ریکورد باید پیاده شوند. حتی در موسیقی امروزی که هرکس با استاندارد های خودش ریکورد صدا انجام میدهد، باز هم لیمیتر اکثرا کافیست! در ادامه به شرح موضوع میپردازم.

کاربرد ابزار کنترل داینامیک

برای پاسخ دادن به اکثر سوال های پیچیده و بحث برانگیز، باید مفهوم پایه ای را پیدا و تفکیک کرد. در این مورد، اول باید کاربرد پروسه های کنترل داینامیک شرح داده شود!
پروسه های کنترل داینامیک برای کنترل/تریم قله ها، افزایش و مدیریت انرژی و در اکثر موارد رنگ دادن به صدا استفاده میشوند. اما همه موارد ذکر شده ضروری یا مهم نیستند! برای مثال رنگ دادن در برخی موارد کاربرد داشته و پروسه ی پرتکرار نیست و نباید باشد. اما کنترل قله ها در اکثر موارد ضروریست و روی کل کار تاثیر مثبت خواهد گذاشت! پس مشخص شد که یک لیمیتر دیجیتالی قادر به انجام اکثر پردازش یک چنل خواهد بود!

یعنی همینقدر ساده؟ بله! همینقدر ساده! در نظر داشته باشید که پیچیده کردن یک مهارت، همیشه برای عده ای پولساز است. برای همین جنبه ساده آن تا زمانی که امثال بنده تغییر دیدگاه ندهند، یافتنی نیست!

کمپرسور کافی نیست!

ویژگی میانگین گیری در کمپرسور عمدتا باعث ناکافی بودن یا زیادی بودن آن در چنل های مختلف و باس میشود. برای اهدافی مثل Leveling فایل صوتی، کمپرسور یک ابزار بی نقص است! ولی در مواردی همچون کنترل قله های تیز، باید به استاد این کار، یعنی لیمیتر مراجعه کنیم! 
عده ای از کمپرسور های صدا مثل کمپرسور کیوبیس و پروتولز، حالت لیمیتر نیز دارند. پس در چنین اهداف صوتی نیز کاربردی خواهند بود. ولی یک لیمیتر ساده همیشه بهتر است!

لیمیتر ها برای چنل های تکی و باس، به خوبی جوابگو و کاربردی خواهند بود ولی کمپرسور ها ممکن است رنگ ناخواسته و رفتار نامناسب متریال صوتی بخصوصی نشان دهند. برای همین میتوان یک لیمیتر را بهینه شده برای تارکت صوتی تعریف شده دانست.

 

لیمیتر، ساده و سریع!

در میکس های طولانی مدت و Session های طولانی، میکسمن به دنبال سریعترین راه ممکن برای رسیدن به صدای مد نظر خود خواهد گشت. زیرا کش پیدا کردن بی مورد و بی نتیجه، قاتل ایده و خلاقیت است! یک لیمیتر بهینه شده برای کنترل قله و بالا آوردن صداست. پس با کمترین تلاش و درگیری، به نتیجه دلخواه خواهد رسید. این موضوع برگرفته از تنبلی نیست! بلکه کار کردن مستمر در میکس صدا، شخص را از پروسه های کشدار و بی مورد دور میکند. برای همین هم تمپلت های پروژه ساخته شده اند و توسط مهندسین صدا نسبت به محیط و سبک کاریشان، شخصی سازی میشوند!

دوستِ ترنزینت!

با اینکه لیمیتر با ریشیو 100:1 یا بینهایت عمل میکند، ولی برای عبور دادن حجم معقولی از ترنزینت های صدا بهینه شده است. مثلا پلاگین Limiter از کیوبیس، روی باس درامز به شکل بسیار خوشصدا و پانچی به کنترل قله ها و افزایش حجم میپردازد. البته بدون کوتاهی در وظیفه رام کردن قله های تیز و زننده!

انتخاب یک لیمیتر مناسب نیز نیازمند تجربه و آزمون خطاست. نه به این خاطر که اکثر آنها بی کیفیت هستند! بلکه به خاطر کاربر شخصی شما و تارگت صوتی و صد البته شیوه دستیابی به آن تارگت صوتی!

نتیجه

میکس صدا نیاز نیست که پیچیده تر از چیزی که هست، شود! مدیریت ساند-فیلد و وزن صداها در مید-ساید، به خودی خود زمانبر و سخت است. اولویت اصلی این وبسایت کمتر کردن وزن پروسه های مختلف از روی دوش میکسمن میباشد و ابزار و تکنیک های معرفی شده، قدمی در این مسیر تاریک بر می دارند.

در نظر داشته باشید که برای شنیدن دقیقتر افکت یک پردازنده داینامیک محور (مثلا لیمیتر)، سیستم پلی بک شما باید تا پایین ترین ناحیه فرکانسی قابل شنیدن انسان را به خوبی پخش کند. وگرنه یا بیش از اندازه کمپرس خواهید کرد و یا متریال صوتی در حالت Loose و کمپرس نشده رها میشوند! همین تفاوت بین کمپرسور/لیمیتر پروتولز و لیمیتر کیوبیس، فقط در سیستم های مونیتورینگ با صداقت بالا و دقت زیاد قابل شنیدن خواهد بود!

 

 

پایان

79 / 100

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
rotate_right
بستن

Send Message

image
بستن

My favorites

image
اعلانات visibility rotate_right بستن
image
image
arrow_left
arrow_right