با در دسترس بودن و گسترش بکارگیری سخت افزار های ریکورد و میکس، فرهنگ برتر بودن و منحصر بودن صدای گیر های آنالوگ در حال همه گیر شدن است! البته این موج فکری در کشور های غربی گذر کرده است! فعلا در کشور ما در حال همه گیر شدن و جذب کاربر میباشد. این موضوع باعث پیش آمدن سوالی میشود:
آنالوگ یا دیجیتال؟ اولویت انتخاب افکت!
در این پست به حواشی و مسائل مربوط به موضوع مطرحه خواهیم پرداخت.
در جستجو ی صوت!
برخی مهندسین صدا به قدرت و تمیزی افکت های خود بالیده و اکثر پروسه های میکس را نرم افزاری انجام میدهند. و برخی دیگر، به فضای دیجیتالی اعتقاد نداشته و کل پروسه میکس و مسترینگ رندر شده از دیوایس های سخت افزاری آنهاست. هردو نتایج خوبی دارند و اتفاق عجیبی در هیچکدام رخ نمیدهد! در این بین تنها متغیر در انتخاب بین این دو بین حرفه ای ها، سلیقه و تارگت صوتی ست. مثلا عده ای تنظیمات از پیش تعیین شده برای ریکورد در سخت افزار های خود تعبیه کرده اند که بخشی از پروسه میکس، در همان مدت زمان ریکورد انجام شود! تغییرات یا تصحیحات جزئی نیز نیاز خواهد بود که DAW برای همین است!
سلیقه و تارگت صوتی در انتخاب افکت نیز موثر و ضروری است. چرا که ترکیب رنگ ها و تکنیک های میکس که به واسطه ابزار میسر میشوند، پیرو تارگت صوتی خواهند بود و روی آن تاثیر مستقیم دارند. در نظر داشته باشید که برای رسیدن به صدای خوب لزوما نیازی به افکت های آنالوگ نیست!
ابزار و کاربرد
کیفیت صوتی همه چیز نیست! بلکه ابزار نیز باید در نظر گرفته شود. پلاگینی که به اندازه کافی فانکشن برای ارائه دادن ندارد، قطعاً طرفدار کمتری خواهد داشت (مگر اینکه ویژگی و کیفیت منحصر صوتی دارا باشد). پس پلاگینی که ابزار کافی در کتگوری مشخص شده داراست، بین مهندسین صدا محبوب خواهد شد. پلاگین های MeldaProduction بسیار خلاقانه و مملو ابزار و فانکشن ساخته شده اند. برای همین هم طرفدار بسیاری دارند و هر روز به آنها افزوده میشود.
سرعت و بهینگی
شرکت هایی مثل Acustica Audio با مصرف زیاد پلاگین های خود و عدم اعتماد صوتی کافی بین برخی کاربران حرفه ای؛ دیدگاه منفی نسبت به پلاگین های آنالوگ خلق کرده است. البته شرکت های قدیمی تری هم وجود دارند که در گذر زمان و آپدیت های مکرر، بهینگی و دقت بیشتری بدست آورده اند. یکی از آنها Softube کبیر است!
مدتها پیش که به تازگی وارد دنیای میکس و مسترینگ شده بودم، بین انجمن های فارسی مرتبط با میکس، فعالیت بسیار کمی دیده میشد. در یکی از آنها یکی از اعضا حرف جالبی زد! تعریف از پلاگین های Waves بود که ایشان گفت: تا به حال پلاگینی به سبُکی و کیفیت ویوز ندیده ام! در آن دوره پلاگین های آنالوگ اصلا بهینه نبودند و تقریبا میتوان گفت ویوز تنها شرکتی بود که کیفیت و سازگاری در کنار حجم کم و مصرف کمتر منابع سیستم ارائه میداد.
در آن موقع پلاگین های IZotope نیز توسط افرادی که سیستم های قدرتمندی داشتند بکار گرفته میشد. IZotope بسیار سنگین و غیر بهینه بود! امروزه در بهترین دوره برنامه نویسی و بهینه سازی زندگی میکنیم!
محیط گرافیکی گویا
یکی از دلایل جذابیت و همه گیر شدن افکت های FabFilter، خلاقیت و برنامه ریزی این شرکت برای محیط های گرافیکی و رابط کاربری پلاگین های خود بود. عمده کاربران درباره کیفیت صوتی یا تفاوت کیفیت صوتی اطلاع چندانی ندارند و صرفاً به دلیل داشتن محیط گرافیکی دلنشین، گویا و مورد پسند از این پلاگین ها استفاده میکنند. البته ناگفته نماند که پلاگین های FabFilter تمام ابزار و فانکشن های مورد نیاز را در یک محیط ساده و قابل درک، در دسترس کاربر قرار میدهند. کاری که سافتیوب یا IZotope در انجام آن موفقیت چندانی نداشته اند!
نتیجه
به نظر من، طرح کردن چنین سوال هایی باعث گسترش مسائل کلیشه ای شده و جزو سوالات سالم نیست! البته ذهن خلاق همیشه در حال پرسیدن سوال است، ولی تمرکز من به شخصه، روی تولید اثر است نه شکل ابزار. هر پلاگینی که تارگت صوتی من را داشته باشد، استفاده میکنم و از داشتن چند پلاگین با صدای مشابه، بیزارم! برای همین پلاگین های کمتری در سیستم من وجود دارند.
آنالوگ یا دیجیتال؟ وابستگی به نیاز و تارگت صوتی شما دارد. هردو دسته بندی افکت های مناسب و قدرتمندی در خود دارند و میتوانند بهترین نتیجه هارا ارائه دهند.
یکی از مشکلات میکسرمن های امروزی، برداشت اشتباه درباره پروسه میکس است! در میکس، متریال ریکورد شده با کیفیت، گرما و شفافیت سخت افزار های موجود در مسیر سیگنال مورد قضاوت خواهند بود. پس میکس کردن پروژه های ضبط شده در استودیو های بزرگ و مجهز، لذت بخش تر و ساده تر خواهد بود! برای من که اینطور است!
پایان