عمق و عرض در Sound-Field

طراحی شده توسط Microsoft Designer

عمق و عرض در Sound-Field

عمق و عرض در sound-field موسیقیایی، یکی از مهمترین تعیین کننده های احساس، تحرک و انرژی موسیقی پخش شده است. یک مهندس صدای میکس وظیفه دارد فضایی را، بدون دیدن؛ به صورت سه بُعدی خلق کند تا شنونده تک تک اجزای کار را لمس کرده و با آن ارتباط بگیرد.

اما معنی حقیقی عمق و عرض چیست و عوامل تاثیرگذار در آن چه میباشند؟!

High-Pass و Low-Pass

معمولا ساده ترین مباحث در میکس صدا، بیشترین تاثیرات را دارند! مثلا همین High-Pass و Low-Pass! این دو فیلتر فرکانسی بسیار حائز اهمیت میباشند و بنده در تمامی کلاس های آنلاین از اهمیت آنها صحبت کرده ام.

به زبان ساده، بیس و نواحی فرکانسی پایین، نقش مهمی در معنی و مفهوم عمق دارند. تریبل و فرکانس های بالا نیز در برداشت ما نسبت به جلوتر بودن صدا موثر خواهند بود. پس با همین دو فیلتر ساده در پری-میکس یا اوایل مرحله میکس، هم میتوان تفکیک بسیار زیاد و فاصله بین متریال صوتی ایجاد کرد و هم برای عمق صدا برنامه داشت. بله! برنامه! چرا که یک میکس خوب حاصل درک درستی از استعداد صوتی هر پروژه و تصور خلاقانه ای از مسیر میکس صوتی پیش روست. پس نیازمند برنامه ریزی و قدم به قدم پیش رفتن میباشد.

برای مثال، اگر در یک ریورب زیر 300 هرتز را کات کنیم، ریورب ما بخش زیادی از مفهوم خود در عمق و فضاسازی را از دست میدهد. یا در صورت کات کردن فرکانس های بالای 3000، ریورب ما گُم شده و وضوح خود را از دست میدهد. در نتیجه به عمق ساند-فیلد خواهد رفت. 
یا در گیتار آکوستیک، اگر ناحیه فرکانسی 200 هرتز های-پاس شود، گیتار لاغر شده و به اندازه کافی در ساند-فیلد، مفید و موثر نخواهد بود. در واقع از جزئیاتِ عمق آن بسیار کاسته شده و در ناحیه میانی ساند-فیلد خواهد نشست.

Mid-Range

میتوانم درباره ناحیه مید-رنج یا ناحیه میانی تا دو روز بعد تا همین موقع حرف بزنم! این ناحیه بسیار حائز اهمیت است و  گوش انسان در این ناحیه حساسیت زیادی دارد. البته عمده سیستم های پلی بک نیز در همین ناحیه یا بد صدا هستند و یا صداقت خوبی ندارند! اما مشکل به همینجا ختم نمیشود.

آکوستیک های مشکلدار و معیوب اتاق های به اصطلاح مُرده نیز تاثیر زیادی در بد شنیده شدن این ناحیه طلایی دارند! Room-Treatment مناسب برای شنیده شدن درست کُنِش واکُنِش های فرکانسی اساسی ست!

البته در صورت اتکا به تئوری، ناحیه مید-رنج به تنهایی بحث مورد نظر نیست. بلکه مید-رنج و های-مید در کنار یکدیگر مهم هستند. مید-رنج به سه ناحیه Low-Mid, Mid و High-Mid تقسیم میشود. گستره فرکانسی نواحی Low-Mid از 250-500، Mid از 500-2000 و High-Mid از 2000 تا 4000 میباشد. پس در میکس های خود از 250 تا 4000 توجه زیادی بکار گیرید!

تاثیر مید-رنج در عمق چیست؟
با کات کردن هر کدام از فرکانس های 250 تا 4000، متریال صوتی به پشت ساند-فیلد خواهد رفت. و با بوست کردن آن، جلوتر می آید! برای مثال فرکانس 500 هرتز. در صورت بوست شدن متریال صوتی از میکس بیرون زده و جلوتر از هر صدای دیگری شنیده میشود. در صورت کات شدن، صدای مربوطه به عمق میرود! دقت کنید که هنوز وارد مبحث ریورب و دیلی نشده ایم! هنوز یک اکولایزر ساده تعیین کننده کل مسیر میکس ماست!

ضعف عمده مقالات میکس و مسترینگ همین است که دنبال راحتترین راه گرفتن بازدید و درآمد از تبلیغات سایت خود هستند همین دالِّ بر انتشار مطالب کم عمق ولی پر بازدید میشود. هدف این وبسایت و هدف بنده چیزی مخالف جریان کنونی مارکت است. هدف نشر دانش خالص و در دسترس عموم قرار دادن آن است. برای همین مطالبی که در این وبسایت مطالعه میکنید، منحصر به فرد و حرفه ای میباشند.

پردازشگر های آنالوگ سیگنال

چه سخت افزار و چه نرم افزار، تمامی پروسسور های آنالوگ؛ در مفهوم عمق و عرض و برداشت ما از ساند-فیلد تاثیرگذار هستند. مثلا اکولایزر Softube EQF-100 که یک پلاگین اکولایزر پسیو میباشد، در صورت هات بودن سیگنال ورودی (زیاد بودن سیگنال ورودی)؛ اقدام به سچوریت افراطی فضا کرده و مفهوم عمق را از بین میبرد. ولی در شرایط برعکس، یعنی سیگنال ورودی معتدل؛ باعث تفکیک بهتر متریال صوتی و مشخص تر شدن شخصیت ساند-فیلد شده و حس و حال آنالوگ در میکس شما تزریق میکند.

پس لود کردن هرگونه پلاگین یا رندر گیری از هر سخت افزار پردازش صدا، روی برداشت ما از فضای میکس تاثیر مستقیم دارد و انجام دادن کورکورانه این پروسه ها، به ضرر ما خواهد بود!

پلاگین های پردازش مستر-باس یا همان چنل مسترینگ، باید استعداد و توانایی هندل چند صدایی را داشته باشند. مثلا Softube Harmonics در این گروه قرار میگیرد.

موارد موثر در ریکورد

مواردی نیز مرتبط با مرحله میکس نیستند و در مرحله ریکورد تاثیر خود را به صورت Destructive میگذارند. مثلا موقعیت گذاری میکرفن در مقابل امپ های گیتار الکتریک، خاصیت صدای روم درامز، رنگ دهی خود میکرفن، رنگ پری-امپ های میکرفن و … .

اگر این صدای ریورب یا اکوی محیط دردسر ساز شود، باید با پروسه های تعمیر صدا، آنهارا به وضعیت بهتری رساند. چرا؟ برای مثال اگر وکال ما چند درصدی اکوی سرد در خود داشته باشد، به درستی در فضا نخواهد نشستن و دائما امبیانس بی ربطی خواهد داشت. یا باید طبق آن بقیه فضاسازی های موزیک را انجام داد و یا باید آنرا اصلاح کرد که دومین گزینه بهترین انتخاب است (مگر اینکه متریال صوتی در بهترین استودیو های ممکن ضبط شده باشند که حتی اکوی آنها زیباست و جنس بخصوصی دارد).

نتیجه

عمق و عرض مباحثی بیشتر دارد که در مقاله ها و پست های بعدی بررسی خواهیم کرد. ولی فعلا به مطالب مشروحه بالا اکتفا میکنیم. 
پس عده ای از موارد موثر در عمق و عرض ساند-فیلد حین ریکورد و عده دیگری حین میکس تاثیر خود را میگذارند و هرکدام با کیفیت و شخصیت صوتی خود، در شکل نهایی آن؛ تعیین کننده هستند. برای همین داشتن تجهیزات مناسب و اهمیت دادن به پروسه ریکورد، بسیار مهم است. 

همین کیفیت صوتی نیز وارد مرحله میکس شده و موقعیت های صوتی یا تقویت میشوند و یا تغییر پیدا میکنند. برای همین در استودیو هایی مثل Abbey Road از تیوب-لیمیتر ها و کمپرسور های تیوبی، کمپرسور های سالید و فِت و محیط های بخصوص برای نوازندگی و ریکورد سازهای مختلف استفاده میشود.

 

 

پایان

81 / 100

ثبت ديدگاه